ماجرای عجیب آهنگ «تنهاترین عاشق» که به نام فریدون فروغی دست‌به‌دست می‌شود! + فیلم چرا تکرار «پایتخت ۶» پخش نمی‌شود؟ روایت پردیس پورعابدینی از سکانس ملاقات شرعی با شهاب حسینی در «گناه فرشته» + فیلم برگزاری گردهمایی کارشناسان روابط عمومی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان سراسر کشور در مشهد مقدس بازیگر فیلم سینمایی «اخراجی‌ها ۲»: روش تدریس تام‌کروز در «تاپ‌گان» متعلق به یک خلبان ایرانی است خانه انیمیشن UP در دنیای واقعی + فیلم و عکس معاون وزیر فرهنگ: سابقه ایران و عراق در حوزه فرهنگ و ارتباطات درخشان است درباره زنده یاد حسن حامد، نمایشنامه نویس و کارگردان فقید مشهدی| خاموشی در اوج درخشش کاش سریال بود! | درباره «مست عشق»، فیلم مهم حسن فتحی بازدید هیأت رسانه‌ای ایران از مؤسسه العلمین عراق + تصاویر ویژه‌برنامه «کوی محبت» در شب شهادت امام جعفر صادق (ع) + زمان پخش فیلم‌های سینمایی تلویزیون برای تعطیلات آخر هفته (۱۳، ۱۴ و ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳) + زمان پخش و خلاصه داستان تعطیلی سینما‌های مشهد به مناسبت شهادت امام‌جعفر‌صادق‌(ع) ناگفته‌های پردیس پورعابدینی درباره «فرشته» ستاره‌بازی سهم اندک ادبیات معاصر در دانشگاه مسئله ساده انگاشتن امری به غایت پیچیده | دقایقی پای درددل‌های دانشجویان رشته زبان و ادبیات فارسی صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ استاندار نجف در دیدار با هیات رسانه ای ایران: جمهوری اسلامی در زمینه های مختلف پیشرفت دارد | روابط عراق با ایران استراتژیک است + تصاویر گزارشی از جلسه نقد و بررسی کتاب «کارنامه فیاض: مجموعه آثار دکتر علی اکبر فیاض»
سرخط خبرها

حکایت گفت و گوی دزد خُرد و دزد کَلان

  • کد خبر: ۱۳۷۰۹۶
  • ۰۷ آذر ۱۴۰۱ - ۲۰:۳۱
حکایت گفت و گوی دزد خُرد و دزد کَلان
در یکی از شهر‌های نواحی مرکزی، مرد جوانی که اهل کار و تلاش و کسب روزی حلال نبود و از راه هایی، چون دله دزدی و خریدوفروش دلار در ارقام کوچک و کلاهبرداری‌های زیر ۳ میلیون تومانی و کارچاق کنی و دلال بازی و مشاغلی از این دست روزگار می‌گذراند، تصمیم گرفت به مسجد برود و کفش‌های نو و تمیز نمازگزاران را سرقت کند.

در یکی از شهر‌های نواحی مرکزی، مرد جوانی که اهل کار و تلاش و کسب روزی حلال نبود و از راه هایی، چون دله دزدی و خریدوفروش دلار در ارقام کوچک و کلاهبرداری‌های زیر ۳ میلیون تومانی و کارچاق کنی و دلال بازی و مشاغلی از این دست روزگار می‌گذراند، تصمیم گرفت به مسجد برود و کفش‌های نو و تمیز نمازگزاران را سرقت کند و در بازار دست دوم فروشان بفروشد.

اما پس از آنکه وارد مسجد شد، نمازگزاران را دید که کفش‌های خود را داخل کیسه پلاستیکی می‌نهند و با خود به داخل مسجد می‌برند و در حین نماز جلوی چشم خویش می‌گذارند و هیچ کفشی در کفش کن وجود ندارد که او بتواند آن را سرقت کند.

با خود فکر کرد برای آنکه بتواند کفشی را بدزدد، باید به سراغ نمازگزاران برود و از غفلت آن‌ها سوءاستفاده کند و کفش‌های داخل کیسه را سرقت کند.

پس یکی از نمازگزاران را که سرووضع بهتری داشت، انتخاب کرد و کنار وی نشست و گفت: «سلام». مرد نمازگزار گفت: «علیکم السلام و رحمه ا... وبرکاته.»

مرد دله دزد گفت: «حاجی جان! آیا می‌دانی من بیشتر دوست دارم در خیابان راه بروم و به خدا فکر کنم تا اینکه در مسجد بنشینم و به کفش هایم فکر کنم؟» مرد نمازگزار گفت: «واقعا؟ چقدر جالب!» و کفش هایش را به خودش چسباند.

مرد دله دزد گفت: «حاجی جان! آیا می‌دانی نماز با کفش قبول نمی‌شود؟» مرد نمازگزار گفت: «واقعا؟ چقدر جالب! اتفاقا کفش هم بی نماز قبول نمی‌شود.» مرد دله دزد قدری فکر کرد و ازآنجاکه متوجه منظور مرد نمازگزار نشده بود، پرسید: «چی؟» مرد نمازگزار گفت: «نخودچی، پیچ پیچی.»

وی سپس افزود: «ببین بچه جان! من خودم یک مفسد اقتصادی کلان و یک ابربدهکار بانکی هستم و این نمازی هم که می‌بینی، محض ریا می‌خوانم. آن وقت توی دله دزد بدبخت هیچی ندار کلاهبردار می‌خواهی کفش مرا بدزدی؟ می‌خواهی زنگ بزنم آدم هایم بیایند همین جا لختت کنند؟»

مرد دله دزد که توقع چنین پاسخی را نداشت و از شنیدن آن جا خورده بود، از هیبت مرد ظاهرا نمازگزار مفسد اقتصادی کلان و ابربدهکار بانکی نیز گرخیده بود، از کنار وی برخاست و گفت: «خیر، قربان!» و با سرعت پا به فرار گذاشت و از مسجد خارج و در شلوغی شهر گم شد و تا لحظه نگارش این سطور، از سرنوشت وی اطلاعی در دست نیست.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->